ایدههای افزایش احساس تعلق کارکنان
اگر مطالب مربوط به احساس تعلق کارکنان ما را مطالعه کرده باشید، حتماً با این چالش روبرو شدهاید که چطور طرح مخصوص به سازمان خودتان را با ویژگیها و مشخصات ایدهآل طراحی کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.
جواب این سوال در این واقعیت نهفته است که نیازی نیست حتما یک برنامۀ مدوّن و جامع برای افزایش این حس در نظر بگیرید!
مجموعهای از رفتارها، دیدگاهها و برخوردها در سطح مدیریت به راحتی میتواند مشوق ایدهآلی برای دلبسته شدن کارمندان به سازمان به وجود آورد.
در گام اول باید ببینید چه هدایتگرهایی در این زمینه وجود دارند که تعیینکنندۀ سطح دلبستگی کارمندان هستند و سپس به ایدههایی توجه کنید که به افزایش حس تعلق کمک میکنند.
به این ترتیب میتوانید چارچوبی تشکیل دهید که به مرور زمان به شکلگیری فرهنگ سازمانی مشوق و جذاب ختم شده و کارکنان زبدۀ شما را به قلب سازمان نزدیکتر میکند.
با ما همراه باشید تا با هدایتگرها و ایدههایی که باید در این زمینه مورد توجه قرار بگیرند، بهتر آشنا شوید.
استراتژیهای افزایش احساس تعلق کارکنان
هدایتگرها و ایدهها در تقویت دلبستگی را میتوانیم با یک مثال به شما معرفی کنیم: اگر رادیوهای قدیمی را دیده باشید، میدانید که این دستگاهها دارای دو پیچ تنظیمکنندۀ اساسی بودند.
یک پیچ برای تغییر فرکانس و پیدا کردن فرکانسهایی تعبیه شده بود که شبکههای رادیویی روی آن مخابره میشدند و پیچ دیگر برای تنظیم مقدار صدا به کار می رفت.
در این تشبیه، ایدهها، پیچ فرکانس و هدایتگرها پیچ صدا هستند. ایدهها حس دلبستگی را به وجود میآورند، اما میزان آن همچنان به هدایتگرهایتان بستگی دارد و اگر به هدایتگرها بیتفاوت باشید، عملاً ایدهها بلااستفاده خواهند بود.
ابتدا به گروه دوم میپردازیم، چون ایدهها را در هر شرایطی میتوانید در سازمان به کار گیرید در حالی که هدایتگرها نیازمند برنامهریزی و توجه مدیریت هستند.
فرض کنید کسبوکاری که همیشه آرزویش را داشتهاید، راهاندازی کردهاید. تعدادی کارمند جذب مجموعۀ نوپای شما شدهاند و چند پروژه هم در همین ابتدای کار دریافت نمودهاید.
طبیعتاً مشکلاتی مانند از دست دادن کارمندان به دلایل مختلف، عقب افتادن کارها به خاطر اهمیت ندادن کارمندان و مشکلاتی از این دست در این زمان میتواند ضربۀ جبرانناپذیری به مجموعۀ شما وارد کند.
پس باید به هر ترتیبی که شده تلاش کنید تا احتمال رخ دادن آنها را به حداقل برسانید. یکی از کارهایی که در این موقعیت از دست شما به عنوان مدیر برمیآید، تقویت حس دلبستگی کارکنانتان به شرکت است.
به این ترتیب آنها موفقیت خود را در موفقیت شرکت میبینند و تلاش بیشتری میکنند تا اهداف مدنظر شما برآورده شود.
گروهی از مهمترین استراتژیها که در هنگام تقویت این حس باید به آنها توجه کنید، تحت عنوان هدایتگر شناخته میشوند.
هدایتگرها اگر نادیده گرفته شوند، باعث تضعیف دلبستگی شده و اگر مورد توجه قرار بگیرند به تقویت آن منجر میگردند.
میتوان دهها هدایتگر با سطح اهمیت کم و زیاد را نام برد، اما به طور عمده مهمترین آنها که بیشترین تأثیر را طبق مطالعات منابع انسانی داشتهاند، به شرح زیر هستند:
- ویژگیهای رهبر: شخصیت رهبر، میزان کاریزماتیک بودن و میزان مهارت او در ارتباط گرفتن با دیگران یکی از مسائل بسیار مهم است.
رهبری که وقت خود را در دفترش به تنهایی صرف میکند و از گفتوگو و آشنا شدن با کارکنان تحت امرش سر باز میزند، چندان در جذب کردن آنها هم موفق نخواهد بود.
- توسعۀ فرهنگ سازمانی: توسعه دادن فرهنگ سازمانی طول میکشد، اما استراتژی بسیار مناسبی برای افزایش دلبستگی کارکنان به شمار میرود.
استقبال از کارکنان جدیدالورود و تلاش برای آموزش بهتر آنها، باارزش دانستن تلاشهای کارکنان قدیمیتر و دید برابر به همۀ افراد، شاید مهمترین جنبههای یک فرهنگ سازمانی توسعهیافته و مثبت باشند.
- معنابخشی به وظیفه: مثل اعضای بدن که تکتک آنها برای عملکرد صحیح انسان حیاتی هستند، هر کارمند نیز برای موفقیت کل سازمان نقش مهم و غیر قابل انکاری بر عهده دارد.
فرقی هم نمیکند که نقش موردنظر مدیریت ارشد باشد یا یک حسابدار جزء. مدیریت با تأیید ارزشمندی وظایف گوناگون میتواند کمک قابل توجهی به بهبود این حس در کارمندان نماید که بخشی جداییناپذیر از سیستم هستند.
- آموزش: وقت و هزینه گذاشتن برای آموزش و بهبود عملکرد کارکنان همیشه یک استراتژی موثر بوده است.
جدا از تقویت تواناییهای کارکنانتان برای انجام سریعتر، دقیقتر و بیاشکالتر وظایف، میتوانید این پیام را هم مخابره کنید که رشد و تعالی آنها برایتان اهمیت دارد.
هیچ چیز برای یک کارمند جذابتر از این نیست که مدیرش به پیشرفت او فکر کند.
- برآورده شدن نیازها: سیستم تهویه مطبوع دفتر خراب است. کارمندان، تابستانها کلافه و عرقریزان کار میکنند و زمستانها بخش عمدهای از وقتشان به گرم کردن دستهایشان میگذرد.
شما به عنوان مدیر، به زحمت چهار ساعت در محل کار حضور دارید، پس حتماً نیازی به تعمیر تهویه نیست، درست است؟
خیر، کاملاً اشتباه فکر میکنید! تأمین نیازهای اولیه در محل کار یکی از استراتژیهای پایه ولی بسیار موثر در بهبود دلبستگی به شمار میرود و نباید آن را دستکم بگیرید.
- قدردانی: قدردانی سازمانی موضوع بسیار گستردهای است و اگر تمام این مطلب را هم به آن اختصاص دهیم، باز هم کافی نخواهد بود.
به طور خلاصه قدردانی مطرح میکند که تقدیر از سختکوشی و فعالیت کارکنان نه تنها آنها را به وقت گذاشتن بیشتر برای اهداف سازمان ترغیب مینماید، بلکه به شدت در تقویت حس تعلق به بدنۀ مجموعه نیز موثر خواهد بود.
- بازخورد: جمعآوری بازخورد از سطح مجموعه میتواند در جلوگیری از بروز بحران حیاتی باشد، اما اثر دیگر آن که کمتر مورد توجه قرار میگیرد به وجود آمدن حس ارزشمندی در کارکنانتان است.
چون حالا کارمندان متوجه میشوند مدیر به نگرانیها، اعتراضات و انتقادات آنها اهمیت میدهد و بنابراین آنها را ورای ابزارهایی برای سودآوری شرکت میبیند.
بازخوردگیری موضوع مهمی است و ما مطلبی را به طور مجزا به آن اختصاص دادهایم و جهت مطالعۀ بیشتر شما را به آن ارجاع میدهیم.
- اعتماد متقابل: بین مدیران و کارمندان باید اعتماد متقابل وجود داشته باشد، یعنی وقتی مدیر از کارمند تحت امرش درخواستی دارد باید بداند کارمند به این درخواست اهمیت میدهد و کارمند هم اگر نیازی دارد، باید اطمینان داشته باشد که مدیریت این نیاز را برطرف میکند.
اعتمادسازی در بستر بسیاری از استراتژیهای دیگر که نام بردیم وجود دارد، با این حال بهتر است نقش آن را به طور مجزا هم در نظر داشته باشید.
- متعادل کردن کار و زندگی کارمند: این مورد به خصوص در سازمانهای بزرگ کمتر دیده میشود، در حالی که نقش قابل توجهی در نرخ خروج کارکنان بر عهده دارد.
همۀ ما در زندگی شخصی خود با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنیم. گاهی این مشکلات میطلبند که بخشی از زمان کاری صرف آنها شود.
مدیریت باید چنین مواردی را درک کند و تشخیص دهد که چه زمانی یک کارمند تحت امر واقعا دچار مشکل جدی در زندگی شخصی خود شده است.
برای مثال یک کارمند خانم باردار در هنگام زایمان و تا مدت قابل توجهی بعد از آن نیازمند مرخصی و فعالیت سبکتر است، پس نمیتوانید از چنین کارمندی انتظار داشته باشید در این مدت دقیقاً مشابه بقیۀ همکارانش کار کند.
حالا که با استراتژیها آشنا شدیم، بد نیست به سراغ ایدههای محبوب در این حوزه هم برویم، نمونههایی که به شما کمک میکنند تا بهتر این حوزه را درک کنید.
موثرترین ایدهها برای افزایش احساس تعلق کارکنان
ایدهها معمولاً در ظاهر و در اجرا ساده هستند، اما تداوم در بکارگیری آنها و استفادۀ همزمان از تعداد قابل توجهی ایدۀ موثر است که میتواند به سرعت به بهبود دلبستگی سازمانی کمک کند.
در ادامه بیست مورد از موثرترین ایدهها را با هم به طور خلاصه بررسی میکنیم.
برخی از ایدههایی که به عنوان مدیر برای تقویت حس تعلق سازمانی باید مورد توجه قرار دهید عبارتند از:
- از سختکوشی و پرتلاشی کارکنانتان در بازههای زمانی معین تقدیر کنید.
- وقتی را به کار در کنار کارکنانتان اختصاص دهید.
- کارکنان کهنهکار را تشویق کنید تا به کارمندان تازهکار آموزش بدهند.
- به کارکنان جدیدالورود مسئولیتهای معینی بدهید تا با همکارانشان بهتر ارتباط برقرار کنند.
- به اهداف شخصی کارمندان اهمیت دهید و در مورد آنها صحبت کنید.
- نقاط ضعف و قوت کارمندان را مورد توجه قرار دهید.
- مرتب از کارکنان بازخورد بگیرید.
- بلافاصله بازخوردهای جمعآوریشده را بررسی کنید.
- در خصوص ساعات کار تا سطح معینی انعطاف داشته باشید.
- کارکنانتان را تشویق کنید که دور هم و همراه شما ناهار بخورند.
- روی فرهنگ سازمانی خودتان کار کنید.
- به تعادل بین محیط کار و زندگی شخصی افراد احترام بگذارید.
- اهداف تیمی معینی را برای هر بخش تحت امر مشخص کنید.
- زمانی را به شناخت کارکنانتان و علایق و تمایلات آنها اختصاص دهید.
- مناسبتها را دور هم جشن بگیرید.
- کارمندان را تشویق کنید که از مرخصیهایشان استفاده کنند.
- به نشانههای خستگی، افسردگی و فشار عصبی در کارکنانتان توجه داشته باشید.
- مدیران پاییندستی و کارکنان ارشد را تشویق کنید که از فعالیت صحیح افراد تحت امرشان تقدیر کنند.
- سعی کنید احساسِ داشتن امنیت شغلی را در آنها تقویت کنید.
- اهداف سازمان را با کارکنانتان در میان بگذارید تا علت سختگیریهایتان را بهتر درک کنند.
جمعبندی
در این مطلب به بررسی هدایتگرها و ایدههای اصلی در زمینۀ تقویت حس تعلق کارکنان پرداختیم و بحث کردیم که چطور و تحت چه شرایطی باید به آنها توجه کنید.
هدایتگرها میتوانند میزان دلبستگی کارکنانتان را کم و زیاد کنند، در حالی که ایدهها برای ایجاد آن موردنیاز هستند.
درک این رابطه و چگونگی بکارگیری آن، یک مدیر موفق در ایجاد دلبستگی را از یک مدیر شکستخورده جدا میکند. امیدواریم با آنچه که در اینجا مطرح شد، بتوانید به جرگۀ مدیران موفق در این زمینه بپیوندید و به اهداف سازمانی خود دست پیدا کنید.
بدون دیدگاه