تجربه همکاری چیست و چگونه میتوان آن را بهبود بخشید؟
تجربه همکاری چیست و چگونه میتوان آن را بهبود بخشید؟
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر، سازمانها بیش از پیش درگیر آن بودهاند، موضوع حفظ و نگهداشت کارکنان متخصص است. با استفاده از روشهای استخدامی مختلف، کم و بیش جذب کارکنان متخصص میسر است. اما آیا نگه داشتن این کارکنان متخصص و ایجاد حسی مثبت هنگام همکاری با آنها نیز کار سادهایست؟ همانطور که در مقالات پیشین به اهمیت بهبود تجربه کارکنان اشاره شد، یک سازمان باید همواره بکوشد تا رابطه مسالمتآمیزی با کارکنان خود ایجاد کند. به شکلی که اگر فردا روزی این کارکنان حتی فکر جدایی از سازمان به سرشان زد، با خاطرهای خوش این همکاری پایان پذیرد. یا به تعبیری دیگر، یک «تجربه همکاری» مثبت بین کارکنان و سازمان شکل بگیرد.
تجربه همکاری چیست؟
در سادهترین تعریف میتوان این مفهوم را تجربه کارکنان دانست که در طی مدت همکاریشان با یک سازمان و با دلایل مختلف، شکل گرفته است. در حقیقت اگر از فردی نظر کلی او را در مورد همکاری با یک سازمان جویا شوید او در پاسخ، تجربه همکاری خود با آن سازمان را بیان میکند؛ که این تجربه یا مثبت است یا منفی.
چرا تجربه همکاری مهم است؟
با وجود شبکههای اجتماعی کاری مانند لینکدین و پررنگتر شدن نقش برند کارفرما (Employer Brand) در این شبکهها، به نظر میرسد نظر مثبت یا منفی افراد نسبت به تجربه همکاری با یک سازمان، خیلی سریعتر از قبل به گوش همگان برسد!
در حقیقت تجارب همکاری:
- در افزایش یا کاهش بهرهوری کارکنان فعلی سازمان تاثیرگذار است؛
- تصمیمگیری برای کارجویانی که سازمان مورد نظر را برای آینده کاری خود انتخاب کردهاند، سادهتر میکند؛
- رقبا را از مشکلات حوزه منابع انسانی سازمان باخبر میکند؛
و بهطور کلی تصویر برند را در نظر عموم دستخوش تغیر (مثبت یا منفی) میکند.
اما بیش از تمامی موارد بالا، «نقش انسانی» تجربه همکاری اهمیت دارد. یک سازمان، همیشه با تعدادی انسان در ارتباط است و باید بکوشد همواره خاطره خوبی از خود در ذهن آنها به جای گذارد. نه آنکه به هر نحوی آنها را برنجاند و این خاطره را تلخ کند.
روشهای بهبود تجربه همکاری در سازمانها
حال که اهمیت این مفهوم به خوبی مشخص شد، باید بهبود آن را بیش از پیش جدی گرفت. تجربه کارکنان از یک همکاری، موضوعی نیست که بتوان آن را یک شبه بهبود بخشید و از طرفی به عوامل کوچک و بزرگ مختلفی نیز وابسته است. به همین خاطر در ادامه، چند راهکار کاربردی برای بهبود تجربه همکاری بررسی خواهند شد که بهمرور زمان میتوانند در این زمینه تاثیرگذار باشند.
بهبود سفر کارکنان (Employee Journey)
یک تجربه همکاری مثبت، در طی مراحل مختلف سفر کارکنان (جذب، استخدام، آنبوردینگ و…) در سازمان شکل میگیرد. یک فرد از زمانی که برای مصاحبههای اولیه وارد سازمانی میشود تا زمان پایان همکاری، با تجارب مثبت و منفی مختلفی روبهرو میشود. مسئله مهم این است که برآیند تجارب کسب شده در این مسیر، باید مثبت باشد.
هر کدام از این مراحل، اهمیت خاص خود را دارند و به نوعی میتوانند تجربه کسب شدهی کارکنان را تحتالشعاع خود قرار دهند. مثلا بر اساس گزارش موسسه Gallup تنها 12 درصد از کارکنان، معتقدند که مرحله آنبوردینگ آنها به بهترین شکل انجام شده است. این یعنی 88 درصد از کارکنان، در همین مراحل ابتدایی از سفر خود در سازمان، یک تجربه نسبتا منفی کسب میکنند!
منابع انسانی سازمانها، باید تمام مراحل سفر کارکنان را رصد کرده و بر اساس آمار و اطلاعات بدست آمده، مشکلات اساسی آنها را شناسایی کنند. پس از این کار، گام بعدی اولویتبندی این مشکلات و اقدام برای رفع هرچه سریعتر آنهاست.
توجه به دغدغههای کارکنان
مطمئنا نمیتوان همیشه، همهی نیازهای کارکنان را شناسایی و برطرف کرد. اما هر قدم کوچک یا بزرگی که به بهبود همدلی در سازمان کمک کند و به کارکنان این حس را بدهد که دغدغههای آنها از نظر مراتب بالاتر سازمان، مهم است، نتایج مثبت مختلفی به دنبال خواهد داشت.
ایجاد یک تجربه همکاری مثبت، تنها یکی از این نتایج است. تجربهای که در آن کارکنان:
- مدیرانِ خود را «رهبر» تلقی میکنند؛
- احساس نزدیکی بیشتری با همکاران خود دارند؛
- سلامت روان آنها در محیط کار در سطح مطلوبی قرار دارد؛
- خود را فردی ارزشمند در سازمان میدانند؛
- تا جای ممکن سعی میکنند توقعات خود را معقولانهتر در نظر بگیرند؛
- در صورت خروج از سازمان، از آن به نیکی یاد میکنند؛
و در مجموع کفهی مثبت ترازو در مورد سازمان در ذهنشان بیشتر سنگینی میکند.
باید توجه داشت که امروزه دغدغههای کارکنان، فقط پول و مسائل مالی نیستند. مثلا ممکن است برخی از کارکنان به دنبال کار در سازمانی باشند که فقط به دنبال درآمدزایی نیست و اهدافی فراتر از آن را دنبال میکند.
مثلا در یکی از گزارشات وبسایت Tinypulse اشاره شده است که کارکنان در سازمانهایی که اهدافی بالاتر از اهداف مالی دارند، تا 27 درصد بیشتر ماندگار خواهند بود!
مدیریت روابط بین کارکنان
لزوما فرهنگهای سازمانی غلط، اشتباهات استراتژیک مدیران، کوتاهیهای منابع انسانی و… باعث ایجاد تجارب منفی نمیشوند. بلکه تجربه همکاری در یک سازمان، حتی ممکن است توسط خود کارکنان نیز خدشهدار شود! مثل دو همکاری که با یکدیگر اختلاف دارند و این اختلاف در نهایت باعث رنجش یکی از آنها شده و تصمیمی جز خروج از سازمان برایش باقی نمیگذارد.
وظیفه اصلی سازمانها در این زمینه، مدیریت هرچه بهتر «ارتباطات بین کارکنان» است. بخشها و تیمهای مختلف سازمان باید به شکلی سازماندهی شده باشند که ارتباطات موثری بین اعضای خود ایجاد کرده و از ایجاد اختلافات، پیشگیری کنند. برای دستیابی به چنین هدفی، ارائه و دریافت بازخورد (Feedback) بسیار اهمیت دارد.
همانطور که در مقاله «بازخورد یا فیدبک چیست؟» گفته شد، یکی از مهمترین اهداف ارائه فیدبک، بهبود روابط بین افراد و گروهها در سازمان است. با وجود آنکه این موضوع ممکن است مثل یک شمشیر دولبه عمل کند، اما اگر به شکل هوشمندانهای صورت بگیرد، نتایج آن بر روی بهبود روابط کارکنان سازمان، کاملا مشهود خواهد بود.
قدردانی از کارکنان با شیوهای مدرن!
هر تقدیر مادی یا معنوی از کارکنان، یک پالس مثبت در تجارب آنها ایجاد میکند. و اگر این موضوع به یک فرهنگ سازمانی تبدیل شود، تاثیر آن دوچندان خواهد بود. اما شیوه قدردانی از کارکنان نیز اهمیت دارد. چراکه خودِ روش قدردانی نیز میتواند یک تجربه مثبت دیگر به همراه داشته باشد!
ریکو (Reco) در راستای بهبود تجربه همکاری کارکنان و افزایش رضایتمندی آنها از محیط کارشان، یک پلتفرم آنلاین را توسعه داده است. این پلتفرم به مجموعه ابزارهایی کاربردی مجهز شده است که میتواند فرهنگ قدردانی از کارکنان را به شکلی مدرن و نوآورانه در سازمانها ایجاد یا تقویت کند!